چه روزهای تلخی است برایم این روزها . خبرهای ناگوار پشت سر چون پتکی بر سرم فرد می آیند . خبر اعدام علی اکبر سیادت هم اتاقی ام در بند 350 . زمزمه هایی از اعدام احتمالی جعفر کاظمی و حاج ممد دو دوست عزیز و هم اتاقی دیگرم در روزهای آینده و آخرینش هم خبر تلخ و حزن انگیز سقوط هواپیمای مسافربری در زادگاهم . بدتر آن است وقتی لیست کشته ها و مجروحین را میبینی نام های آشنا به چشمت میخورد و ناگهان نامی آشناتر اشک از چشمانت جاری میکند . " ساجد رکاب " نازنین دوستی که جسمش در تکه تکه های آن هواپیما ماند اما روحش اوج گرفت به سمت آسمان . روحش شاد یادش گرامی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر