یکی از ارزشمندترین یادگاری هایی که دارم ، دفتری است که دوستانم در بند 350 اوین موقعی که آزاد میشدم برایم در آن یادگاری نوشتند . آنهایی که جنبه عمومی تر دارند را هر روز اینجا منتشر میکنم . اولین برگ این دفتر را " هدی صابر " که با هم هم اتاق بودیم برایم نوشته است : " به نام دوست اول و آخر " زندان جزیی از ایران و ما عضوی از زندانیم . زندان ...، خوشی است ، خوشی معطوف به آشنایی ها و آشنایی سرمایه ها . آشنایی با سعید پورحیدر بخشی از سرخوشی ما به امید پیوستن به پرتو و همسرش هدی - شب هنگام 89/8/18
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر