۱۳۸۹/۱۱/۲۶

بیست و پنج بهمن امید اسرایمان را ناامید نکنیم

تو بند 350 که بودم دوستان تعریف می کردند پارسال روز عاشورا که تلفن های بند 350 وصل بود بچه ها تو بند هر لحظه از طریق دوستان و خانواده هاشون خبرهای امیدوار کننده می گرفتند . ساعت حدود یازده دوازده ظهر روز عاشورا رییس بند و افسر نگهبانها وقتی دیدند اوضاع خیابون ها خیلی خرابه از ترس از زندان خارج شده بودند . بچه ها تو بند به شوخی و گاهی هم جدی می گفتن آماده باشید تا شب بیشتر اینجا نیستیم . الان هم که قطعا دوستان تو زندان از تجمع 25 بهمن و خبرهای این روزها به نحوی مطلع شدن مطمئنم بحث داغ بند 350 همین موضوعه .

واقعا نمیدونم چرا تجمعات و راهپیماییهای سال گذشته با ساعت کار ادارات شروع و تموم می شد؟

بازجوم می گفت روز عاشورا اگه فقط دو سه ساعت دیگه ادامه داشت تو خیابون موندن مردم تقریبا کار تموم بود !! می گفت از فردای انتخابات تا روز عاشورا یه لنگمون رو هوا بود اما از 9 دی تقریبا کنترل اوضاع اومد دستمون .

اما این روزها بنظر می رسه باز هم یک پای نظام رو زمینه و یک پا در هوا . این دفعه به قول خودشون اگه اوضاع از دستشون خارج بشه دیگه سخته کنترل کردنش و احتمال جفت پا رو هوا رفتن هم زیاده !

25 بهمن وقتی اومدیم تو خیابون یه لحظه به اسرای جنبش فکر کنیم . اینکه اون روز دل تو دل اسرا نیست و چشم انتظار که درهای بند باز بشه و همه دسته جمعی بیان بیرون . پارسال عاشورا بچه ها از صبح که تلفنی خبرها رو می گرفتن خیلی امیدوار بودن و امسال که تلفن و همه راههای ارتباطی قطعه همه اسرا چشمشون به درهای بند 350 دوخته میشه . امید اسرایمان را نا امید نکنیم

این یادداشتم در ندای سبز آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر